انشاهای خواندنی درباره کمک به همسایه ها برای پایه نهم (طنز و غیر طنز)

انشای زیبا درباره کمک به همسایه ها
انشای زیبا درباره کمک به همسایه ها

کمک به همسایه ها از جمله کارهای نیکویی است که به خصوص در دین اسلام به آن توصیه زیادی شده است. کمک کردن به دیگران انواع مختلف دارد و می تواند به شیوه های مختلف انجام شود.

در ادامه دو انشای طنز و غیر طنز درباره کمک به همسایه ها برای پایه نهم آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما عزیزان باشد، با آپرنگ باشید.

…..***…..

انشای غیر طنز درباره کمک به همسایه ها برای پایه نهم

واژه همسایه و کمک به همسایگان به خصوص در میان ما ایرانی ها از مفهوم و معنای خاصی برخوردار است.

همان طور که می دانید خانواده های ایرانی از گذشته های دور با همسایه های خود رفت و آمد داشته و روابط عمیقی با آن ها برقرار می کرده اند. اگرچه امروزه به خصوص با گسترش زندگی آپارتمانی و شهر نشینی، همسایه داشتن دیگر معنای گذشته را ندارد و روابط عمیق گذشته که میان همسایه ها جاری بود بسیار کمرنگ تر شده اما هنوز که هنوز است آداب همسایه داری اهمیت خود را از دست نداده است.

مادرم می گوید قدیم ترها همسایه ها از اوضاع هم به خوبی خبر داشتند، به عنوان مثال خانم های همسایه زمانی که به مشکلی بر می خوردند از یکدیگر کمک می گرفتند، وسایل زیادی به هم قرض می دادند و حتی گاهی از بچه های یکدیگر مراقبت می کردند.

همچنین در شب های طولانی زمستان همسایه ها به خانه یکدیگر می رفتند و دورهمی های خاطره انگیزی با هم داشتند که همین باعث صمیمیت بیشتر آن ها نیز می شده است.

مادرم معتقد است همسایه های قدیم حتی از فامیل هم به آدم نزدیک تر بودند و پشت شان به پشت هم گرم بوده است.

او می گوید شاید اقوام خود را هر چند وقت یک بار می دیدند اما در طول روز بارها به بهانه های مختلف با همسایه ها صحبت می کردند و حال یکدیگر را جویا می شدند. در بیماری ها اولین کسانی که به عیادت می آمدند همسایه ها بودند و اولین کسانی که در مشکلات روی آن ها حساب باز می کردند باز هم همسایه ها بودند.

امیدوارم همه ما از نعمت همسایه خوب برخوردار باشیم و هرگز در کمک کردن به همسایه های خود در زمانی که به کمک ما نیاز دارند کوتاهی نکنیم.

انشای طنز درباره کمک به همسایه ها برای پایه نهم

کمک به همسایه ها یکی از کارهای پسندیده ای است که من مدام به آن امر می شوم و همیشه سعی می کنم در این کار نیکو پیشقدم شوم.

برای همین زمانی که بعد از مدت ها خانم همسایه مان که یک خانم پیر است و در خانه قبلی مان با هم همسایه بودیم را در خیابان دیدم در حالی که زیر بار میوه ها و وسایلی که خریده بود گم شده بود بدون ذره ای درنگ به کمکش شتافتم.

چشم تان روز بد نبیند در این شتافتن کوبنده من، دو بار نزدیک بود پایم پیچ بخورد و نقش بر زمین شوم چون احساس کردم خانم مسن همسایه راهش را گم کرده و مسیر را اشتباهی می رود.

به خانم مسن که رسیدم یک سلام و علیک سریع کردم و گفتم :”مادر جان! اجازه بدید من وسایل شما رو ببرم”. آن قدر عجله داشتم که منتظر تشخیص هویت توسط چشمان ضعیف خانم مسن نشدم و با اصرار بارهایش را زیر بغل زده و راه افتادم.

چند قدم که جلوتر رفتیم خانم همسایه سعی کرد به من چیزی بفهماند و من که فکر می کنم قصد تشکر دارد مدام کلامش را قطع می کردم که اصلا حرفش را هم نزند. خانم بیچاره دو سه خیابان با من راه آمد در حالی که مدام با عصایش به پشتم سقلمه می زد تا این که بالاخره به ساختمان خانه قبلی مان رسیدیم.

وسایل را به خانم مسن دادم و خواستم با او خداحافظی کنم که دیدم از شدت عصبانیت سرخ شده است. من تعجب زده علتش را پرسیدم و فهمیدم که بعله! خانم مسن سعی می کرده به من بفهماند از آن خانه نقل مکان کرده و دیگر در آن جا زندگی نمی کند.

وقتی فهمیدم چقدر خانم همسایه را از خانه جدیدش دور کرده ام از شدت خجالت آرزو کردم در زمین فرو بروم و چون دیگر نمی توانستم او را پیاده به خانه شان ببرم یک ماشین اسنپ گرفتم و او را راهی خانه شان کردم.

خلاصه کمک به همسایه ها بسیار پسندیده است اما ممکن است گاهی برای ما که عنکبوت در جیب های مان لانه کرده کمی خرج داشته باشد! به علاوه یادتان باشد هرگز کلام کسی را قطع نکنید چون ممکن است عواقب بدی برای شما داشته باشد.