انشای کوتاه درباره خاطرات سیزده بدر برای کودکان و نوجوانان (پایه چهارم تا هشتم)

انشا درباره خاطرات سیزده بدر
انشا درباره خاطرات سیزده بدر

سیزده بدر از روزهای فوق العاده لذت بخش و خاطره انگیز برای هر ایرانی می باشد، روزی که معمولا در دل طبیعت سپری می شود و بهترین لحظات را برای ما به یادگار می گذارد. به بهانه فرا رسیدن این روز در ادامه دو انشای جالب درباره خاطرات سیزده بدر برای کودکان و نوجوانان آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما عزیزان باشد، با آپرنگ باشید.

…..***…..

انشای کودکانه درباره سیزده بدر

سیزده‌ بدر یا روز طبیعت سیزدهمین روز از فروردین ماه و یکی از روزهای شاد و دوست‌ داشتنی در تقویم نوروزی ما ایرانیان است که مردم ایران آن را جشن می‌ گیرند و به طبیعت می‌ روند.

در این روز بسیاری از خانواده ها از صبح زود وسایل پیک‌ نیک خود را آماده کرده و به تنهایی یا به همراه اقوام خود به باغ ها، پارک ها یا دل جنگل ها می روند. مادرها غذاهای خوشمزه‌ ای درست می‌ کنند و پدرها چادرها و زیراندازها را آماده کرده و بساط کباب را به راه می اندازند و بچه ها هم تا می توانند برای سرگرمی های خود برنامه ریزی می کنند تا یک روز کامل را با شادمانی در طبیعت سپری کنند.

در سیزده بدر در همه پارک ها صدای خنده و شادی به گوش می رسد. بچه‌ ها با توپ بازی می‌ کنند، بادبادک به هوا می‌ فرستند و بعضی‌ ها با دوچرخه‌ های خود با هم مسابقه می دهند. بزرگترها هم معمولا زیر سایه درختان می نشینند و با هم صحبت می‌ کنند یا چای می‌ نوشند.

یکی از رسم‌ های جالب سیزده‌ بدر گره زدن سبزه است. ما سبزه‌ های نوروزی را با خود به دل طبیعت می‌ بریم و آن‌ ها را در طبیعت رها می‌ کنیم. گاهی هم سبزه‌ ها را گره زده و آرزوهای خوب می‌ کنیم.

به نظر من غروب های سیزده بدر بسیار غمگین است چون سیزده بدر که یک سال منتظرش بودیم تمام می شود و بعد از کلی بازی و تفریح بسیار خسته شده ایم و باید وسایل را جمع کرده و به خانه برویم.

مادرم همیشه موقع جمع کردن وسایل به ما تذکر می دهد که هرگز نباید زباله ها را در طبیعت به جا بگذاریم. به همین دلیل معمولا یک یا دو نفر از ما مامور جمع کردن زباله ها می شود. به قول مادرم همیشه باید طبیعت را پاکیزه تر از لحظه ای که قدم به آن گذاشته ایم رها کنیم وگرنه در حق آن ظلم کرده ایم.

سیزده‌ بدر همیشه برای من روزی پر از شادی و خاطرات خوب است و هر سال برای فرا رسیدن آن لحظه شماری می کنم.

انشای کوتاه درباره سیزده بدر

سیزده‌ بدر یکی از آن روزهایی است که خاطراتش همیشه در ذهنم زنده می‌ ماند. هر سال با فرا رسیدن سیزدهم فروردین ماه خانواده ما همانند بسیاری از خانواده‌ های ایرانی دیگر به دامان طبیعت می‌ رویم تا این روز را جشن بگیریم و از زیبایی‌ های بهار لذت ببریم.

اگر بخواهم از خاطرات سیزده بدر برای شما تعریف کنم باید بگویم همه سیزده بدرهایی که داشته ام شبیه هم و همگی خاطره انگیز و لذت بخش بوده اند.

مثلا در یکی از سیزده بدرها که هوای صبحگاهی بسیار دلپذیر بود و نسیم ملایمی می‌ وزید، ما به همراه چند خانواده دیگر از اقوام خود قرار گذاشته بودیم این روز را در کنار هم سپری کنیم. بنابراین صبح زود همگی با شور و شوق وسایل پیک‌ نیک را در ماشین گذاشتیم و به سمت جنگلی در حومه شهر حرکت کردیم. مسیر پر از سبزه‌ ها و گل‌ های رنگارنگ بود که به تازگی از خواب زمستانی بیدار شده بودند.

وقتی به مقصد رسیدیم همه با هیجان وسایل را از ماشین خارج کردیم. مادرم به همراه خاله هایم مشغول آماده‌ کردن ناهار شدند و پدرم به کمک بقیه چادر را برپا و وسایل کباب کردن را آماده کردند.

من و دوستانم نیز سریع به دنبال محلی برای بازی گشتیم تا با خیال راحت به سرگرمی های مورد علاقه مان بپردازیم. یادم می آید در آن روز صدای پرندگان و خنده‌ های بچه‌ هایی که در اطراف بازی می‌ کردند، فضای دلنشینی را ایجاد کرده بود.

بهترین بخش سرگرمی های آن روز ما مسابقه خانوادگی بود که در آن هر خانواده یک گروه را تشکیل بودند و مسابقه شامل چندین مرحله مختلف از دویدن و پریدن گرفته تا حل معماهای ساده و دشوار بود. این مسابقه چندین ساعت همه ما را سرگرم کرد طوری که اصلا متوجه گذر زمان نشدیم و ناهار خود را ساعت 4 بعد از ظهر صرف کردیم.

پس از صرف ناهار و استراحت کوتاه نوبت گره زدن سبزه‌ ها رسید. هر یک از ما با نیت‌ ها و آرزوهای مختلف سبزه‌ ها را گره زدیم. مادربزرگم می گوید این کار نماد گره زدن مشکلات و رهایی از آن‌ ها است. به یاد دارم که آن سال آرزو کردم تا در درسم موفق شوم و بتوانم به هدف‌ های خودم در زندگی دست یابم.

آن سیزده به در نیز مانند هر روز دیگری به پایان رسید اما بازگشت به خانه مثل همیشه با حس دوگانه‌ ای همراه بود، از یک سو خوشحالی از سپری کردن یک روز فوق‌ العاده در دل طبیعت و از سوی دیگر حسرت پایان یافتن آن. با این حال خاطرات شیرین و لحظات به‌ یادماندنی که در کنار خانواده سپری کردیم همیشه در ذهن مان باقی می‌ ماند.