سهراب سپهری شاعر بزرگ عصر معاصر با اشعاری به لطافت و ظراوت بی نظیر است که هر دلی را به آرامش دعوت می کند. این شاعر خوش ذوق ایرانی در اشعارش به زیبایی هر چه تمام تر از زمین و طبیعت و دوست و عشق سخن گفته است.
سپهری از معروف ترین شعرای شعر نو است و چندین دفتر شعر از آثارش به یادگار مانده که تاکنون به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده اند.
در ادامه گلچینی از زیباترین اشعار سهراب سپهری گردآوری کرده ایم، با آپرنگ باشید.
…..***…..
شعر بلند سهراب سپهری
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم
صبح ها وقتی خورشید در می اید متولد بشویم
هیجان ها را پرواز دهیم
***
اشعار سهراب سپهری درباره زندگی
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
***
زندگی تجربه‌ی تلخ فراوان دارد
دو سه تا کوچه و پس کوچه
و اندازه‌ی یک عمر بیابان دارد
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد
در این فرصت کم!؟
***
سهراب سپهری در آثارش صمیمیت و گرمای انسانیت را به خوبی به تصویر می کشد و با سخن گفتن از پدیده های طبیعی و آن چه مردم در زندگی روزمره خود با آن ها سر و کار دارند به خوبی توانسته با اقشار مختلف مردم ارتباط برقرار کند.
در واقع این اشعار به قدری ملموس هستند که به راحتی می توان آن ها را در ذهن تصویر سازی کرد.
اشعار سهراب سپهری درباره خدا
ایمان بیاورید
به خدایی که به پیچک فرمود:“نرده را زیبا کن”
***
اشعار سهراب سپهری درباره دوست
در صمیمیت سیال فضا، خش خشی می شنوی
کودکی می بینی
رفته از کاج بلندی بالا،جوجه بردارد از لانه ی نور
واز او می پرسی
خانه ی دوست کجاست؟
***
اشعار سهراب سپهری درباره طبیعت
در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم، که دلم می خواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه
دورها آوایی است، که مرا می خواند
***
سپهری علاوه بر دنیای شعر و شاعری به نقاشی نیز علاقه داشت و در این زمینه آثاری از خود به جای گذاشته است که از سایر آثار رایج در زمان خود متمایز بوده و نوآوری خاصی در آن ها به کار رفته است.
اشعار سهراب سپهری درباره عشق
بهترین چیز
رسیدن به نگاهی است
که از حادثه عشق تر است
***
اشعار سهراب سپهری برای پروفایل
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره ، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است
چه اهمیت دارد
گاه اگر می رویند
قارچ های غربت
***
در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
زندگی رسم پذیرایی از تقدیر است***
پشت دریاها شهری ست
قایقی باید ساخت
***
اشعار کوتاه سهراب سپهری
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت، نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز
***
هر که با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان
خواهد بود
***
زمین باران را صدا می زند
من تو را
***
پرم از سایه برگی در آب
چه درونم تنهاست
***
تو به اندازه پروانه شدن زیبایی
***
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی، سایه نارونی تا ابدیت جاری است
***
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر، سحر نزدیک است
هر دم این بانگ برآرم از دل
وای، این شب چقدر تاریک است!
همچنین بخوانید : اشعار فروغ فرخزاد
