خواندنی ترین شعرها درباره رفیق جانی و صمیمی (زیبا و دلنشین)

شعر درباره رفیق
شعر درباره رفیق

بسیاری از شاعران در اشعار خود به رفیق و رفاقت اشاره کرده اند و درباره این موضوع اشعار زیادی سروده شده که خود نشان از جایگاه خاص رفیق و دوست در زندگی انسان دارد. در ادامه گلچینی از زیباترین اشعار و شعر درباره رفیق گردآوری کرده ایم که می توانید به دوستان جانی و با صفای خود تقدیم کنید، با آپرنگ باشید.

…..***…..

شعر زیبا درباره رفیق

رفیق
باد بهاریست می آید
می نوازد، می رقصد
می خواند، می سازد
مانند نسیم صبحگاه
نوازش گر گل های بهاریست زیبا

***

در این زمانه که شرط حیات نیرنگ است
دلم برای رفیقان با وفا تنگ است

***

از بس که مهر دوست به دل جا گرفته است
جایی برای کینه دشمن نمانده است

***

شعر کوتاه رفیق

دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدم است

***

دلت آبی تر از دریا رفیقم
به کامت شادی دنیا رفیقم

الهی دائما چون گل بخندی
شب و روزت خوش و زیبا رفیقم . .

***

دمی با دوست به سر بردن دو صد دنیا بها دارد
خوشا آن کس که در دنیا رفیقی با وفا دارد

***

شعر در مورد رفیق خوب

در هوای یاد تو نام رفیق بر تو کم است
تو چنان خوبی که دل از دوریت در ماتم است

من همیشه جای دوست، تو را برادر خوانمت
تو بیش از یک رفیقی من برادر دانمت …

***

ز رهروان که رفاقت ز خلق ببریدند
رفیق جوی که نتوان به راه تنها رفت

***

رفیق جان منا دوره رفاقت نیست
سر گلایه ندارم که جای صحبت نیست

به قدر خنده و اشکی غزل بخوان با من
به قدر خواندن شعری همیشه فرصت نیست

***

به همان قدر که چشم تو پر از زیبایی است
بی تو دنیای من ای دوست پر از تنهایی است

***

رفـاقت بار سنگینی ست!
کسی بـر دوش می گیرد که یک دنیا وفا و مرام دارد

***

شعر رفیق جانی

دریغ و درد
که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود
رفیق

***

چه زنم لاف و رفاقت؟ نه غمم چون غم توست
نه از آن گرم دلی ھیچ نشانی است مرا

***

ز چشم خویشتن آموختم رسم رفاقت را
که هر عضوی به‌ درد آید به‌ جایش‌ دیده می‌گرید

***

شعر نو درباره رفیق

آنان به آفتاب شیفته بودند
زیرا که آفتاب
تنهاترین حقیقت شان بود
احساس واقعیت شان بود
با نور و گرمی‌ اش
مفهوم بی‌ ریای رفاقت بود
با تابناکی‌ اش
مفهوم بی‌ فریب صداقت بود
ای کاش می‌ توانستند
از آفتاب یاد بگیرند
که بی‌ دریغ باشند
در دردها و شادی‌ هاشان
حتی
با نان خشک شان
و کاردهایشان را
جز از برای قسمت کردن
بیرون نیاورند …

***

با رفیقی کزو امیدی نیست
نه رفاقت که یاد هم نکند

***

فکر نکنید هر کس که از راه رسید
هر کس که با شما خندید
هر کس که چند صباحی گیر داد و پیگیر شد
می‌تواند رفیق شما باشد
رفاقت جریانی‌ ست توی خون آدم
که یک‌ باره می‌ جوشد
وقت‌ هایی که بداند بودنش لازم است
همین به موقع بودن،
چگونه بودن
می‌شود اصالت یک رفاقت