گزیده اشعار بیدل دهلوی برای پروفایل

اشعار بیدل دهلوی
اشعار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی از شاعران بزرگ فارسی زبان است که در هند چشم به جهان گشود و در سرودن اشعارش سبک و اسلوب هندی را در پیش گرفت.

آثار او از مفاهیم عرفانی، عشق و لطافت سرشار است و بسیار مورد توجه دوست داران عرصه ادب و هنر چه در دوران گذشته و چه در عصر معاصر قرار گرفته است که از جمله این آثار می توان به کلیات بیدل، طور معرفت و غزلیات بیدل اشاره کرد.

در ادامه گلچینی از بهترین اشعار بیدل دهلوی برای پروفایل گردآوری کرده ایم، با آپرنگ باشید.

…..***…..

اشعار کوتاه بیدل دهلوی

در پرده ساز ما نوا بسیار است
عیب و هنر و رنگ و صفا بسیار است

خواهی کف گیر و خواه گوهر بردار
ما دریاییم و موج ما بسیار است

***

هر جا روی ای ناله سلامی ببر از ما
یادش دل ما برد به جای دگر از ما

امید حریف نفس سست عنان نیست
ما را برسانید به او پیشتر از ما

***

پروفایل اشعار بیدل

از ترحم تا مروت، از مدارا تا وفا
هر چه را کردم طلب، دیدم ز عالم رفته است

***

ای مژدۀ دیدار تو چون عید مبارک
فردوس به چشمی که تو را دید مبارک

بر بام، هلال‌ ابروی من قبله‌ نما شد
کز هر طرف آمد خبر عید مبارک

***

شعر بیدل دهلوی هر چه بودیم

در عالمی‌ که با خود رنگی نبود ما را
بودیم هر چه بودیم او وانمود ما را

مرآت معنی ما چون سایه داشت زنگی
خورشید التفاتش از ما زدود ما را

پرواز فطرت ما، در دام بال می‌ زد
آزاد کرد فضلش از هر قیود ما را

اعداد ما تهی‌ کرد چندان‌ که صفر گشتیم
از خویش‌ کاست اما بر ما فزود ما را

***

همچنین بخوانید : گزیده اشعار سعدی شیرازی

اشعار بیدل دهلوی عاشقانه

عشق هر جا شوید از دل ها غبار رنگ را
ریگ زیر آب خنداند شرار سنگ را

***

عشق اگر در جلوه آرد پرتو مقدور را
از گداز دل دهد روغن چراغ طور را

عشق چون‌ گرم طلب سازد سر پر شور را
شعله افسرده پندارد چراغ طور را

***

زیباترین اشعار بیدل

نفس از تـو صبح خرمن، نگه از تو گُل به دامن
تویی آن که در برِ من، تهی از من استجایت

***

من نمی‌ گویم زیان کن یا به فکر سود باش
ای ز فرصت بی خبر در هر چه باشی زود باش

نقد حیرت خانه هستی صدایی بیش نیست
ای عدم نامی به دست آورده‌ ای موجود باش

***

اشعار بیدل درباره خدا

در کشور مشتاقان بی‌ پرتو دیدارت
خورشید چرا تابد بهر چه سحرخندد

دل می‌ چکد از چشمم چون ابر اگر گریم
جان می‌ دمد از لعلت چون برق اگر خندد

***

نگاه وحشی لیلی چه افسون‌ کرد صحرا را
که‌ نقش پای آهو چشم‌ مجنون‌ کرد صحرا را

دل از داغ محبت‌ گر به این دیوانگی بالد
همان‌ یک‌ لاله‌ خواهد طشت‌ پرخون‌ کرد‌ صحرا را

همچنین بخوانید : اشعار شیخ بهایی برای پروفایل