گزیده اشعار زیبای شهریار برای پروفایل

اشعار شهریار
اشعار شهریار

شهریار از شاعران مشهور معاصر و یکی از پر طرفدارترین شعرای شعر کلاسیک به خصوص غزل می باشد که آثار متعدد به زبان فارسی و ترکی از خود به جای گذاشته است.

شهریار در شعرهای عاشقانه اش از غم دوری از یار، دلتنگی و جدایی ها شکوه کرده است و غمگین ترین احساسات عاشقانه را می توان در اشعار او لمس کرد.

در ادامه گلچینی از زیباترین اشعار شهریار گردآوری کرده ایم، با آپرنگ باشید.

…..***…..

اشعار شهریار برای پروفایل

در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی

***

هر چه عاشق پیرتر عشقش جوان تر ای عجب …

***

آن را که شور عشق به سر نیست کافر است

***

رفتی و در دل هنوزم حسرت دیدار باقی
حسرت عهد و وداعم با دل و دلدار باقی

***

سید محمد حسین بهجت تبریزی که به نام شهریار تخلص یافته در اشعارش از مفاهیم و احساسات ناب انسانی سخن گفته و عشق و دلتنگی هایش نسبت به معشوق در بسیاری از آثار به جای مانده از او مشاهده می شود.

شعر تنهایی شهریار

ما گذشتیم و گذشت آن چه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران

***

ای دل ز دوستان وفادار روزگار
جز ساز من نبود کسی سازگار من

در گوشه غمی که فراموش عالمی است
من غمگسار سازم و او غمگسار من

***

شعر دلتنگی شهریار

باز امشب ای ستاره تابان نیامدی
باز ای سپیده شب هجران نیامدی

شمعم شکفته بود که خندد به روی تو
افسوس ای شکوفه خندان نیامدی

***

شهریار اهل تبریز و ترک زبان بود اما به سراسر این مرز و بوم و شاعرانی همچون فردوسی، حافظ و سعدی ارادتی خاص داشت. او در اشعارش به این غیرت و تعصب نسبت به وطن اشاره کرده است.

ترکی ما بس عزیز است و زبانِ مادری
لیک اگر «ایران» نگوید، لال باد از وی زبان

مرد آن باشد که حق گوید، چو باطل رخنه کرد
هم بایستد بر سرِ پیمانِ حق تا پایِ جان

***

زیباترین شعرهای شهریار

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوش داروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

***

کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست
با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست

***

گرچه پیر است این تنم، دل نوجوانی می کند
در خیال خام خود هی نغمه خوانی می کند

شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من
زیر چشمی بی حیا کار نهانی می کند

***

جوانی کردن ای دل
شیوه جانانه بود اما
جوانی هم پی جانان شد
و با ما جوانی کرد

***

اشعار ترکی شهریار

صبح اولدی هر طرفدن اوجالدی اذان سسی
گویا گلیر ملائکه لردن قرآن سسی

بیر سس تاپانمیرام اونا بنزه ر، قویون دئییم:
بنزه ر بونا اگر ائشیدیلسیدی جان سسی

سانکی اوشاقلیقیم کیمی ننیمده یاتمیشام
لای لای دئییر منه آنامین مهربان سسی

***

قاراگون قارقاسی قوناندا منیم
آغ گونوم وارسادا قاراتمیشدی

آدی باتمیش اجل گلنده بیزه
من آییم چیخدی گونده باتمیشدی

***

شعر جدایی شهریار

تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم

همچنین بخوانید : اشعار قیصر امین پور