زیباترین اشعار عاشقانه کوتاه برای پروفایل

اشعار عاشقانه کوتاه
اشعار عاشقانه کوتاه

در طول تاریخ شاعران بسیاری از عشق سروده اند و افراد زیادی نیز از این اشعار برای بیان احساس واقعی خود به معشوق و محبوب خود استفاده کرده اند.

از شعرای بزرگی همچون مولانا و سعدی گرفته تا شاعران عصر معاصر مانند احمد شاملو، شمس لنگرودی و حسین منزوی همگی در سرودن اشعار عاشقانه دستی داشته و طراوت و عشق و نیاز را می توان در آثار آن ها به وضوح به تماشا نشست.

در ادامه گلچینی از این شعرهای عاشقانه کوتاه کلاسیک و نو گردآوری کرده ایم، با آپرنگ باشید.

…..***…..

اشعار عاشقانه کوتاه زیبا

وَر هیچ نباشد
چو تُو هستی هَمه هست…!!

***

چسبيده‌ام
به تو
بسان انسان
به گناهش
هرگز
ترکت نمی کنم…!

***

بی‌ نجوای انگشتانت
جهان از هر سلامی خالیست

***

اشعار عاشقانه کوتاه برای پروفایل

به چهره ها و راه ها
چنان نگاه می کنم
که کور می شوم
چه مدتی ست دلبرا
ندیده ام تو را؟

***

حیف نیست
بهار
از سر اتفاق بغلتد در دستم
آن‌ وقت تو نباشی..؟!

***

نقش شیرین رود از سنگ، ولی ممکن نیست
که خیال رخش از خاطر فرهاد رود

***

چو مَنی را مَده از دست،
که کمتر یابی…! ❥

***

اشعار عاشقانه کوتاه برای استوری

مرا
تا دل بود دلبر تو باشی

***

چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود
ای پاره دلم، که بریزم به پای تو

***

این جا قانون یک طرفه هست،
من عاشقانه می سرایمت
تو فقط دلبری … !

***

اگرچه تنگ دلیم اغلب از فراق، ولی
به وسعتِ دلِ عُشّاق سرزمینی نیست

***

همچنین بخوانید : اشعار زیبا درباره بهار

چه کنم؟
دل به که بندم ؛
به کجا روی کنم !
بازگو ، ای به کنار دگری خفته ی من …

***

شعر عاشقانه کوتاه برای کپشن

به وسعتت جهانمو
شکنجه زار میکنم
ببین من از هجوم تو
کجا فرار میکنم …

***

وقتی از زبانت سروده شدم، نامم را جرعه جرعه نوشیدم…

***

دل نخواهم
جان نخواهم
آن ِمن کو آن ِمن؟

***

دزدی بوسه
عجب دزدی خوش عاقبتی‌ ست
که اگر باز ستانند
دو چندان گردد …

***

ما بر در عشق
حلقه کوبان
تو قفل زده کلید برده ….

***

کلام می شدم ای کاش
در تکلمِ تو ..

***

حکایتِ بارانِ بی‌امان است ، اینگونه که من دوستت می‌دارم !
شوریده‌ وار و پریشان …

***

خوی من
کی خوش شود
بی روی خوبت
ای
نگار …

***

زیباترین اشعار عاشقانه کوتاه

قصه‌ زلفش نمی گویم به‌ کس
زانکه خاطر‌ها پریشان می‌ شود

***

تو تنها می‌ توانی
آخرین درمانِ من باشی
و بی شک
دیگران بیهوده می‌ جویند تسکینم

***

اگر از تو در مورد من پرسیدند، بگو اندکی شعر را دوست داشت و بسیار مرا ..!

***

شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد، ‌به دیگران برسد

***

زخم‌ های کهنه‌ ام کنج لبان توست
بوسه نمی‌ خواهم…
چیزی بگو!

***

حال خوبیست
بیایید خرابش نکنیم
عشق اگر در زده خیر است
جوابش نکنیم …

همچنین بخوانید : گزیده اشعار هوشنگ ابتهاج