شیخ بهایی شاعر و عارف مشهور ایرانی و از عالمان روزگار خود بوده است که در زمینه های مختلف علمی از جمله ریاضیات، نجوم و فلسفه دستی داشته است.
این شاعر و دانشمند فرهیخته آثار پر بار و زیبای نثر و نظم از خود به یادگار گذاشته که خود گویای اندیشه بلند و برجسته او می باشد. اشعار شیخ بهایی اغلب به زبان عربی و در برخی موارد به فارسی سروده شده اند.
به مناسبت فرا رسیدن روز گرامیداشت شیخ بهایی (سوم اردیبهشت ماه) در ادامه گلچینی از اشعار او گردآوری کرده ایم، با آپرنگ باشید.
…..***…..
زیباترین اشعار شیخ بهایی
ساقیا! بده جامی، زان شراب روحانی
تا دمی برآسایم زین حجاب جسمانیبهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را
آن چنان برافشانم، کز طلب خجل مانی
***
در میکده دوش، زاهدی دیدم مست
تسبیح به گردن و صراحی در دستگفتم: ز چه در میکده جا کردی؟ گفت:
از میکده هم به سوی حق راهی هست
***
اشعار شیخ بهایی درباره خدا
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانهخواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
***
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تومقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
***
شیخ بهایی که از شاعران شیعه ایران زمین می باشد در اشعارش اغلب از عرفان و زهد سخن گفته و مردم را به کمک به هم نوع دعوت کرده است.
از جمله آثار این شاعر بزرگوار می توان به کشکول، مثنویات که با الهام از مولانا سروده و غزلیاتی که به شیوه حافظ و فخر الدین عراقی می باشند اشاره کرد.
او همچنین در زمینه علوم مختلف آثار متعددی از خود به جای گذاشته است.
شعر شیخ بهایی درباره مرگ
به عالم هر دلی کاو هوشمند است
به زنجیر جنون عشق، بند استبه جای سدر و کافورم پس از مرگ
غبار خاک کوی او، پسند است
***
دو بیتی های شیخ بهایی
ز مغروری کلاه از سر شود دور
مبادا کس به زور خویش مغروربسا دهقان که صد خرمن بکارد
ز صد خرمن یکی را برندارد
***
مبارک باد عید، آن دردمند بی کسی را
که نه کس را مبارک باد گوید نه کس او راگذشت عمر و تو در فکر نحو و صرف و معانی
بهائی! از تو بدین «نحو»«صرف» عمر، «بدیع» است
***
او را که دل از عشق مشوش باشد
هر قصه که گوید همه دلکش باشدتو قصه عاشقان، همی کم شنوی
بشنو، بشنو که قصه شان خوش باشد
***
تک بیتی های شیخ بهایی برای پروفایل
میکُشد غیرت مرا، غیری اگر آهی کشد
زآنکه می ترسم که از عشق تو باشد آه او
***
در کیش عشقبازان، راحت روا نباشد
ای دیده! اشک میریز، ای سینه! باش افگار
***
شعر معروف شیخ بهایی
همه روز روزه بودن، همه شب نماز کردن
همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردنز مدینه تا به کعبه، سر و پا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیک، به وظیفه باز کردنبه مساجد و معابر، همه اعتکاف جستن
ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردنشب جمعهها نخفتن، به خدای راز گفتن
ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردنبه خدا که هیچ کس را، ثمر آنقدر نباشد
که به روی ناامیدی در بسته باز کردن