گزیده اشعار زیبای شمس لنگرودی برای پروفایل

اشعار شمس لنگرودی
اشعار شمس لنگرودی

محمد شمس لنگرودی از شاعران معاصر محبوب با آثار عاشقانه و لطیف است که اشعارش به خصوص طی سالیان اخیر در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود و بسیاری از افراد از این زیباترین شعرها برای بیو و پروفایل خود استفاده می کنند.

از جمله آثار ماندگار شمس لنگرودی می توان به قصیده لبخند چاک چاک، 22 مرثیه در تیر ماه و نت هایی برای بلبل چوبی اشاره کرد. او همچنین به عنوان بازیگر در چندین فیلم حضور داشته است.

در ادامه گلچینی از متن بهترین اشعار شمس لنگرودی برای پروفایل گردآوری کرده ایم، با آپرنگ باشید.

…..***…..

مجموعه اشعار شمس لنگرودی

باد
بر کلمات من می چرخد
غبار حروف را پاک می کند
می بیند نیستی
این گونه که او پرسه زنان دور می شود
بر می گردد
برف در دهانم خواهد ریخت

***

كاش نبضت را ميی گرفتم
و منتشر می‌ كردم
تا دنيا
به حال طبيعيی اش برگردد …

***

چه شغل عجیبی!
شروع هفته تو را می بینم
باقی هفته
به خاموش کردن خودم در اتاقم مشغولم

***

اشعار شمس لنگرودی در مورد بهار

بی آن که بوی تو را بشنوم
ریشه های سیاهم
در تاریکی بیدار می شوند
فریاد می زنند : بهار، بهار
شاخه های درختم من
به آمدنت معتادم

***

در هر ایستگاهی که پیاده شوی
کنار توام
این قطار
مثل همیشه در کف دستم راه می رود

***

شعر کوتاه شمس لنگرودی

چرخ خیاطی!
چرخ کن
ژنده پارۀ روزهایم را و سکوت را
چرخ کن
باران و کویر را در گل هائی که سکوت کرده اند
دهانم را چرخ کن
تا از خیاطم نگویم
چگونه پیراهن مان را نابینا نابینا چرخ می کند
چگونه پیراهن سردمان را می دوزد

***

شادی هایت را بر صورت من بریز
فروردین من!
و اضافه‌ هایش را پُست کن
برای کسی که بهاری ندارد

***

چه می گذرد در کتابم
که درختان بریده بر می خیزند
کاغذ می شوند
تا از تو سخن بگویم

***

همچنین بخوانید : گزیده اشعار نزار قبانی برای پروفایل

تو را به ترانه‌ ها بخشیدم
به صدای موسیقی
به سکوت شکوفه‌ ها
که به میوه بدل می‌ شوند
و از دستم می‌ چینند
تو را به ترانه‌ ها بخشیدم

***

زیباترین شعرهای شمس لنگرودی

می بارم
چشمانی کو که تو را ببینم
دهانی که تو را بخوانم
گوشی که تو را بشنوم

بارانم
می بارم
کورمال، کورمال
در کنارت

***

امشب
دریاها سیاه اند
باد زمزمه گر
سیاه است
پرنده و گیلاس ها
سیاه اند
دل من روشن است
تو خواهی آمد

***

اشعار عاشقانه شمس لنگرودی

چیز بدی نیست جنگ
شکست می خورم
اشغالم می کنی …

***

از گلی که نچیده ام
عطری به سر انگشتانم نیست
خاری در دل است

***

در آغوش هم
در این دایره بی پایان
من امتداد توام
یا تو امتداد منی!

***

شعر شمس لنگرودی سپیده دمان

دلم به بوي تو آغشته است
سپيده دمان
كلمات سرگردان بر مي خيرند و خواب آلوده دهان مرا مي جويند
تا از تو سخن بگويم

***

شعر شمس لنگرودی دلتنگی

دلتنگی
خوشه انگور سیاه است
لگدکوبش کن
لگدکوبش کن
بگذار ساعتی
سر بسته بماند
مستت می‌ کند اندوه

همچنین بخوانید : گزیده اشعار رهی معیری برای پروفایل