انشا درباره روز مادر برای پایه هشتم و نهم (فوق ادبی و زیبا)

انشای ادبی درباره روز مادر
انشای ادبی درباره روز مادر

به مناسبت فرا رسیدن روز مادر، در ادامه دو انشای زیبا درباره روز مادر برای کلاس هشتم و نهم آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما عزیزان باشد، با آپرنگ همراه باشید.

…..***…..

انشای ادبی درباره روز مادر برای پایه هشتم

به مادرم که فکر می کنم احساساتم لبریز می شود و صدای تپش های قلبم تمام وجودم را فرا می گیرد. آخر مادر با همه چیز و همه آدم ها فرق دارد، نه می توان شبیهش را پیدا کرد و نه می توان او را به کسی یا چیزی تشبیه کرد. مادر فقط شبیه خودش است و از او فقط یک دانه در دنیای من وجود دارد.

او مهربان ترین انسانی است که تا ابد در زندگی ام قدم خواهد زد، زیباترین فرشته ای که بال هایش را بر آسمان زندگی ام پهن کرده است و رفیق ترین همراهی که تا همیشه آغوشش برایم باز باز است.

امروز روز اوست، روز این فرشته سیرت با صورتی انسانی که صدایش آرامش بخش ترین آوا و لبخندش قشنگ ترین لبخند دنیا است. امروز روز اوست و من نمی دانم چه کنم تا بتوانم تنها گوشه ای از محبت های بی پایانش را برایش جبران کنم. نمی دانم با چه سخنی و چه هدیه ای می توانم احساسات غیر قابل وصفم را برایش وصف کنم.

روز مادر روز خاص و فوق العاده ای است که باید قدر دانست و از آن نهایت استفاده را برد تا به این عزیزترین عزیز نهایت عشق خود را نشان داد. او مادر است و حتی اگر ما قدر زحماتش را ندانیم مادری اش را می کند اما ما به عنوان فرزند او وظیفه داریم مادری اش را ارج نهاده و تا حد امکان باری از روی دوشش برداشته و محبت مان را به او ابراز کنیم.

به امید آن که همه ما فرزندانی باشیم که مایه افتخار و سربلندی مادران عزیزمان شده و همواره و به هر شیوه ای که می توانیم زحمات آن ها را جبران کنیم.

روز مادر مبارک!

انشای کوتاه درباره روز مادر برای پایه نهم

همه ما به رسم هر سال با فرا رسیدن سالروز میلاد خجسته حضرت فاطمه زهرا (س) در تدارک جشن و هدایایی خاص برای مادران مهربان خود به تکاپو می افتیم و هر یک به روشی سعی می کنیم این روز خاص را برای مادر عزیزمان خاطره انگیز سازیم.

روز مادر روز خجسته ای است که به نام مقدس مادر مزین شده و باید برایش برنامه ریزی ها کرد اما آیا تا به حال به این فکر کرده اید که بچه هایی که از نعمت مادر محروم هستند در این روز چه می کنند و چه حال و هوایی دارند؟

شاید نتوانم عمق غم چنین کسانی را درک کنم چون غم فقدان مادر بزرگ تر از آن است که در تصورم بگنجد اما خوب می دانم آن ها نیز آرزوی شان این است که کاش می توانستند در چنین روزی دست مادر را بوسیده، هدیه ای تقدیمش کنند و در حالی که به چشمان مادر نگاه می کنند بگویند که چقدر دوستش دارند.

و چه تلخ است که این آرزو برای آن ها تا ابد در حد یک آرزو باقی خواهد ماند و دیگر هرگز صدای مادری را که زیر خاک آرمیده نخواهند شنید، لبخندش را نخواهند دید و باید تنها به فاتحه و شاخه ای گل بر سر مزار مادر قناعت کنند.

با فکر کردن به این مسئله اشک از چشمانم سرازیر می شود و یک ترس بزرگ تمام وجودم را فرا می گیرد. ترس از این که فرصتی که اکنون در اختیار دارم قدر ندانسته و روزی به خودم بیایم که دیگر دیر شده است.

کاش همه ما که از نعمت مادر برخوردار هستیم همین امروز برای شاد کردن دل مادر تلاش کنیم تا فردایی که هیچ کس از آن خبر ندارد، حسرت این روزها را نخوریم.