انشا درباره فصل های سال برای پایه چهارم و پنجم (ساده و کودکانه)

انشا درباره فصل های سال
انشا درباره فصل های سال

چهار فصل سال از نشانه های زیبای خداوند هستند که هر یک طبیعت را به جشنی با آداب و رنگ های خاص خودش دعوت می کند و هدیه ای زیبا و به یاد ماندنی به همه موجودات می دهند.

در ادامه دو انشای ساده و کودکانه درباره فصل های سال برای دانش آموزان پایه چهارم و پنجم دبستان آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما عزیزان باشد، با آپرنگ باشید.

…..***…..

انشای کودکانه درباره فصل های سال برای کلاس چهارم

هر سال دارای چهار فصل است که هر کدام ویژگی های خاص خودشان را دارند و طبیعت را به یک شکل و رنگ خاص نقاشی می کنند.

فصل بهار، اولین فصل سال است که در آن طبیعت از خواب بیدار شده و درختان شکوفه می دهند. این فصل سال عاشق رنگ های صورتی و سبز است و به هر جای طبیعت که نگاه کنیم می توانیم تولد دوباره زمین و طبیعت را احساس کنیم.

فصل تابستان، دومین فصل سال است که عاشق رنگ سبز است و در طول این فصل از سال هوا بسیار گرم تر و اکثر محصولات کشاورزی آماده برداشت می شوند. تابستان برای بعضی خانواده ها فصل تعطیلات و مسافرت است و برای برخی دیگر به خصوص روستاییان فصل تلاش و کوشش بیشتر می باشد.

فصل پاییز، سومین فصل سال است که در آن بارندگی ها بیشتر شده و همه جا به رنگ زرد و نارنجی و قرمز می باشد. در این فصل از سال برگ درختان خشکیده و بر زمین می افتند و طبیعت خودش را برای یک خواب طولانی آماده می کند.

فصل زمستان نیز آخرین فصل سال است که در آن طبیعت به خواب می رود و هوا بسیار سردتر می شود. برف های گاه و بی گاه زمین را سپیدپوش می کند، دریاچه ها یخ می زنند و خورشید زمان کمتری را در آسمان می درخشد.

هر یک از فصل های سال زیبایی خاص خودشان را دارند و نمی توان گفت یک فصل از دیگری بهتر است اما من خودم عاشق فصل بهار و جنب و جوش در طبیعت هستم.

انشای روان درباره فصل های سال برای کلاس پنجم

امروز می خواهم قصه ای زیبا برای شما تعریف کنم. قصه چهار دوست کوچولو به اسم های بهار، تابستان، پاییز و زمستان که در کنار هم زندگی می کنند و هر کدام از آن ها رنگ و شخصیت خاص خودش را دارد.

این چهار دوست هر سال در کنار هم جمع می شوند و به ترتیب نمایشی زیبا اجرا می کنند که هر یک سمفونی و زیبایی خاص خودش را دارد.

شروع کننده نمایش، بهار است که همیشه لباس های رنگارنگ به تن داشته و هر زمان از راه می رسد عطر گل ها همه جا می پیچید. او دوست دارد با قطرات باران و گل ها بازی کند و همواره خندان و پر انرژی است.

تابستان دومین دوستی است که نمایش خود را اجرا می کند. او که با تابش آفتاب و بازی در آب میانه خیلی خوبی دارد همواره لباسی به رنگ سبز بر تن کرده و مزاجش گرم و آفتابی می باشد.

بعد از تابستان، پاییز وارد صحنه می شود. او که لباسی به رنگ زرد و قرمز به تن دارد همیشه موهایش را با برگ های خشک درختان تزیین کرده و عاشق راه رفتن روی برگ های خشک و گوش کردن به آهنگ باد می باشد.

آخرین نمایش برای زمستان است که وقتی شروع به اجرا می کند با لباس سفیدش همچون عروسکی زیبا می درخشد. او دوست دارد با کلاه و دستکش هایش مجسمه ای از برف و یخ بسازد و آخرین صحنه نمایش را با زیبایی هر چه تمام تر اجرا کند.