انشا درباره مقایسه خانه و مدرسه با مقدمه و نتیجه (کوتاه و تاثیرگذار)

انشا درباره مقایسه خانه و مدرسه
انشا درباره مقایسه خانه و مدرسه

خانه و مدرسه دو فضایی هستند که همه ما حضور در آن ها را تجربه می کنیم. این دو محیط اگرچه تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند اما خالی از شباهت نیز نمی باشند و مقایسه آن ها موضوعی جالب برای انشا نویسی می باشد.

در ادامه انشای کوتاه درباره مقایسه خانه با مدرسه برای نوجوانان آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما عزیزان باشد، با آپرنگ باشید.

…..***…..

انشای خواندنی درباره مقایسه خانه و مدرسه

مقدمه: همیشه شنیده ایم که مدرسه خانه دوم ما دانش آموزان است اما در نگاه مقایسه و با دیده ای که بخواهد تفاوت ها و شباهت ها را بیابد چه می توان گفت؟

بدنه: ما آدم ها با هر فرهنگ و نژاد و جنسیت که باشیم همگی در خانه ای متولد شده ایم، خانه ای که در حال عادی با حضور پدر و مادر و گاه خواهر و برادر گرم است و خواه کوچک باشد یا بزرگ اما سقفی بالای سر و چهار دیوار اطرافش را احاطه کرده است.

خانه، محل زندگی و پرورش ما است و مادر کسی است که وظیفه سنگین به دنیا آوردن و تربیت ما را بر عهده دارد. کسی که بیشترین تاثیر را روی ما می گذارد و از همان لحظه که چشم گشوده ایم او را دیده ایم.

در خانه هر روز که می گذرد چیزهای بیشتری از اطرافیان، رسانه ها و کتاب ها یاد می گیریم. در خانه احساس امنیت می کنیم، به خواب می رویم، از خواب بیدار می شویم و به نیازهای مختلف ما پاسخ داده می شود.

وقتی به اندازه کافی بزرگ می شویم پا به دنیای دیگری به نام مدرسه می گذاریم، مدرسه ای که درست مثل خانه ما از چهار دیواری درست شده اما مساحتش بسیار بزرگ تر از یک خانه معمولی می باشد. مدرسه ای که هر کلاس درس آن یک خانم یا آقای معلم را دارد که همانند مادر وظیفه تعلیم و تربیت ما را بر عهده دارد.

مدرسه، خانه دوم ما و معلم مادر دوم ما است. در مدرسه نیز چیزهای زیادی یاد می گیریم، اگر در خانه اطلاعات اولیه را به دست آوردیم در مدرسه اطلاعات ثانویه ای همچون نحوه ارتباط با جهان را می آموزیم و مرتب از سوی معلم، کتاب ها، دوستان و هم کلاسی های خود بمباران اطلاعاتی می شویم.

مدرسه نیز به ما نوعی احساس امنیت می دهد اما در مدرسه استرس هایی وجود دارد که در خانه شاید هرگز تجربه اش نکرده باشیم، استرس نشستن سر جلسه امتحان، استرس پای تخته رفتن، استرس گرفتن کارنامه و غیره.

در خانه بابت اشتباهات خود ممکن است توبیخ یا حتی تنبیه شویم، در مدرسه نیز باید جواب گوی خطاهای خود باشیم.

خانه همیشه خانه ما است، همیشه می توانیم به فضای گرم آن باز گردیم و همیشه دل مان به داشتنش گرم است اما مدرسه فضایی است که به طور کاملا موقت در آن زندگی می کنیم و یک روز سرانجام دوران تحصیل ما به پایان رسیده و با مدرسه ای که در آن درس خوانده ایم وداع خواهیم کرد.

نتیجه: خانه دنیای کوچکی است که از لحظه چشم گشودن تا زمانی که عمرمان به پایان رسد در آن زندگی کرده و حتی اگر روزی در محیط دیگری سکونت داشته باشیم همچنان خانه اولیه خود را خانه اصلی مان می دانیم اما مدرسه دنیای بزرگ تری است که قوانین خاص خودش را دارد، محیطی که ما را برای زندگی در اجتماع آماده می سازد و اطلاعاتی به مراتب بیشتر نسبت به خانه اول مان در اختیار ما قرار می دهد.