انشا درباره دریا و زیبایی های آن برای کلاس چهارم و پنجم (زیبا و کودکانه)

انشا در مورد دریا و زیبایی های آن
انشا در مورد دریا و زیبایی های آن

دریا آن قدر وسیع و شگفت انگیز است که هر چقدر از زیبایی های آن بنویسیم باز هم حق مطلب را ادا نکرده ایم.

از آن جا که دریا یکی از موضوعات انشای مورد علاقه اکثر دانش آموزان می باشد در ادامه دو انشای زیبا درباره دریا برای کلاس چهارم و پنجم دبستان آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما باشد، با آپرنگ باشید.

…..***…..

انشای ساده درباره دریا برای پایه چهارم

خداوند بزرگ پدیده های زیادی خلق کرده که هر یک از آن ها شگفتی های خاص خودش را دارد. یکی از این پدیده ها، دریای آبی و بی کران است که همه ما حداقل یک بار کنارش قدم زده ایم و از بازی کردن در قسمت های کم عمق آن لذت برده ایم.

دریا برای بسیاری از ما یادآور خاطرات شیرین مسافرت های تابستانی است. به علاوه صدای امواج ملایم و برخورد آن ها به ساحل بسیار آرامش بخش است و می توان ساعت ها به آن گوش داد.

یکی از زیباترین صحنه هایی که در دریا دیده ام صحنه غروب خورشید است. زمانی که رنگ های نارنجی، آبی، بنفش و قرمز همگی با هم ترکیب می شوند و در نقطه ای که آسمان و دریا به هم می رسند صحنه بسیار تماشایی را پدید می آورند.

یکی دیگری از شگفتی های دریای بی کران، دنیای زیر آب است. موجوداتی که در زیر آب زندگی می کنند بسیار متنوع هستند و اکثر آن ها شکل های عجیب و غریب دارند. با وجود همه این ها هنوز بسیاری از موجودات دریایی برای ما انسان ها ناشناخته هستند و به مرور زمان کشف می شوند.

در کنار همه این زیبایی ها، دریا گاهی هم بسیار ترسناک می شود. مثلا طوفان های دریایی در شب های تاریک می تواند اتفاقات بسیار ناخوشایندی را برای مسافران دریایی رقم بزند یا کسانی که خیلی خوب شنا بلد نیستند با بی احتیاطی های خود در آب دریا ممکن است جان خود را به خطر بیندازند.

دریا صحنه های تماشایی زیادی به ما نشان می دهد، در مقابل ما هم باید سعی کنیم در کنار لذت بردن از این همه شگفتی، در پاکیزه نگه داشتن آب دریا و همچنین ساحل حداکثر تلاش خود را بکنیم و هرگز زباله های خود را داخل آب یا روی شن های ساحل نریزیم.

انشای ساده درباره دریا برای پایه پنجم

دریا یکی از شگفتی های طبیعت است که نشانه قدرت و عظمت پروردگار می باشد. من دریا را خیلی دوست دارم و هر زمان که به همراه خانواده ام به شمال کشور می رویم، ساعت های زیادی را کنار دریا سپری می کنم و از شنیدن صدای برخورد امواج با شن های ساحل و صخره ها حس خیلی خوبی به من دست می دهد.

تماشای غروب دریا و شنیدن صدای امواج من را به دنیای تخیلاتم می برد. مثلا گاهی خودم را غواصی می دانم که در دنیای زیر آب به دنبال کشف شگفتی های جدید است و گاهی نیز خودم را سوار بر یک کشتی وسط دریا می بینم که قرار است کنار یک جزیره ناشناخته لنگر بیندازد.

دریا همیشه حرف های زیادی با من دارد و مدام از موجوداتی که در دلش می پروراند، مسافرانی که به ساحل می رساند، طوفان هایی که از سر می گذراند و طلوع و غروب های شگفت انگیزش برایم می گوید و قلبم را از شدت شوق و هیجان به تپش می اندازد.

گاهی با خودم فکر می کنم خداوند چقدر بزرگ و زیبا است که توانسته چنین پدیده عظیم و زیبایی خلق کند و به همین دلیل همیشه شکرگزار خالق همه این زیبایی ها هستم و سعی می کنم قدر زیبایی های اطرافم را بدانم.