انشا درباره دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو نگارش هشتم

انشا در مورد دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو
انشا در مورد دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو

انشا درباره دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو از موضوعات جالب در نگارش پایه هشتم است که می تواند به تقویت تخیل دانش آموزان کمک زیادی کند. توجه داشته باشید نوع شکارچی مشخص نشده و می توانید شکارچی را حیوان یا انسان در نظر بگیرید.

در ادامه انشای جالبی درباره این موضوع آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما عزیزان در نگارش انشاهای خلاقانه تر باشد، با آپرنگ باشید.

…..***…..

مقدمه: آهو از حیوانات فوق العاده زیبا با ظراوت چشم نواز است اما این زیبایی هرگز باعث نمی شود که حیوانات درنده یا انسان های شکارچی از شکار کردن و کشتن این حیوان دست بکشند. این حیوان در طول عمر خود بارها مورد حمله شکارچیان قرار گرفته و تا سر حد مرگ می رود.

بدنه: تصور لحظه ای که یک آهو ناگهان شکارچی را در مقابل خود می بیند و بند بند دلش دچار ترس و دلهره می شود برایم دردآور است. آن لحظه ای که آهو خوش و خرم در حال چریدن در علفزاری است یا شاید کنار برکه ای ایستاده تا تشنگی اش را برطرف کند و بی هوا به شکارچی هیولا گونه ای بر می خورد و تمام وجودش آهنگ فرار سر می دهد.

در تخیلاتم این آهو را در لحظه ای تصور می کنم که همه چیز خوب است، صدای پرنده ها می آید و هوا آفتابی و روشن می باشد. آهو خرامان و شاد از این سو به آن سو می رود و هر جا علف تازه ای می بیند سرش را میان علف ها فرو برده و از آن ها می خورد که ناگهان گوش هایش تیز می شوند.

در میان این همه صداهای مختلف، تنها یک صدا توجه او را جلب می کند، صدای خش خش و قدم هایی که نزدیک می شوند. غریزه آهو می گوید اتفاق بدی در راه است. سریع سرش را بالا آورده و اطرافش را می پاید که ناگهان منشا صدا را می یابد.

یک انسان شکارچی چند متر آن طرف تر لوله تفنگش را در هوا می چرخاند و در جستجوی یک شکار چشمانش را در اطراف می گرداند. او هنوز آهو را ندیده اما آهو از دیدنش به شدت هراسان می شود، صدای قلبش را می شنود و عضلات پاهایش دستور فرار را دریافت می کنند.

همین که می خواهد شروع به دویدن کند با خودش می گوید اگر تکان نخورد شاید شکارچی هرگز متوجه او نشود زیرا درختان انبوه بین آن ها قرار گرفته و شکارچی نگاهش در جهت دیگری است اما آهو نمی تواند ریسک کند. غریزه اش به او دستور می دهد با دیدن هر نوع خطر پا به فرار بگذارد و این بار خطر در چند قدمی اش حرکت می کند.

بین دو راهی رفتن و ماندن گیر افتاده و عرق از صورتش سرازیر شده که ناگهان صدای شکستن شاخه ها از آن سوتر به گوشش می رسد. گویی شکارچی نیز این صدا را شنیده که در جهت صدا و پشت به آهو می چرخد و آرام آرام به سوی صدا می رود.

آهو نفس راحتی می کشد، شکارچی از او دور می شود و آهو فرصتی برای فکر کردن پیدا می کند. حالا زمان خوبی است که بدون دیده شدن فرار کند و تا آن جا که می تواند از این هیولای دو پا دور شود. لحظه ای بعد شروع به دویدن می کند و می دود و می دود تا جایی که مطمئن شود شکارچی هرگز مسیرش به آن جا نخواهد خورد.

نتیجه: حیوانات وحشی برای زنده ماندن شکار می کنند اما انسان ها گاه برای تفریح به شکار می پردازند و حیوانات بیچاره را شکار می کنند در حالی که همه ما نسبت به حیات وحش مسئول هستیم و هرگز نباید با شکار کردن به آن ها آسیب وارد کنیم.