انشا درباره زیبایی های محل زندگی خود برای پایه ششم و هفتم (زیبا و خواندنی)

انشا درباره زیبایی های محل زندگی خود
انشا درباره زیبایی های محل زندگی خود

یکی از موضوعات جالب برای نگارش، نوشتن درباره زیبایی های محل زندگی خود می باشد که به دانش آموزان این فرصت را می دهد تا بیشتر به زیبایی ها توجه کرده و سعی کنند از دل چیزهایی که شاید بدیهی شده یا به آن عادت کرده اند زیبایی ها را کشف کنند.

در ادامه دو انشای کوتاه درباره زیبایی های محل زندگی خود برای دانش آموزان پایه ششم و هفتم آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما عزیزان باشد، با آپرنگ باشید.

…..***…..

انشای روان درباره زیبایی های محل زندگی خود

من در یک محله کوچک زندگی می کنم که وسعت و جمعیت بسیار کمی دارد اما زیبایی های زیادی در همین کوچکی آن نهفته است که تا مدت ها قبل از آن خبر نداشتم یا بهتر بگویم به آن ها توجه نمی کردم.

برای نوشتن از زیبایی های محل زندگی ام باید از خانه خودمان شروع کنم. خانه ای که شاید ظاهری معمولی داشته باشد اما با وجود پدر و مادری مهربان بسیار گرم و دلباز است. همچنین در حیاط خانه مان باغچه کوچکی داریم که به لطف روحیه لطیف مادرم پر از گل های رنگارنگ است.

کوچه ای که در آن زندگی می کنم یک کوچه درختی است و جلوی درب هر خانه ای درختان مختلف از جمله درخت چنار و کاج به چشم می خورد، به همین دلیل تابستان ها بسیار سرسبز و پاییزش بسیار رویایی می شود و قدم زدن در آن حال بسیار خوبی به آدم می دهد.

در محله من به فضای سبز اهمیت زیادی داده شده و بلوارها و کوچه های دیگر نیز با انبوه گل های رنگی پوشیده هستند و من در مسیر رفتن به مدرسه همواره از کنار آن ها می گذرم تا عطر آن ها را حس کنم.

در نزدیکی مدرسه ما یک مسجد ساخته شده که هر ظهر و شب صدای ملکوتی اذان از آن پخش می شود و به خصوص در ماه رمضان و ماه محرم حال و هوای بسیار معنوی در این مسجد و نواحی اطراف آن حکمفرما می باشد.

از دیگر زیبایی های محله من پارک سرسبزی است که با وجود وسایل بازی مختلف، به خصوص برای کودکان بسیار جذاب می باشد و مادرهایی که فرزندان خود را به پارک می آورند معمولا در آن جا گرم گفتگو می شوند.

در کنار همه این قشنگی ها، به نظرم قشنگ ترین زیبایی محله من حضور مردم خونگرم و مهربانش است. اکثر آن ها از سال ها پیش در این محله زندگی می کنند و با یکدیگر آشنا هستند، به همین دلیل همواره جویای احوال هم هستند و در مشکلات به یاری یکدیگر می شتابند.

انشای کوتاه درباره زیبایی های محل زندگی من

من در شهری بزرگ متولد شده و زندگی می کنم. شهری که همه از جمعیت زیاد آن، بوق ماشین هایی که هرگز قطع نمی شود و آلودگی هوایش گله و شکایت می کنند اما به نظر من این شهر با وجود همه معایبی که اقتضای شهرهای بزرگ و پر جمعیت است، زیبایی های زیادی دارد که شاید تا قبل از فکر کردن به آن ها متوجه آن ها نشده بودم.

یکی از زیبایی های محل زندگی من، همسایگان بسیار مهربان ما است. ما جزو ساکنان قدیمی این محله هستیم و به همین دلیل با بعضی از همسایگان ده ها سال است که ارتباط داریم. آن ها افرادی بسیار خونگرم و صمیمی هستند.

از دیگر زیبایی های محل زندگی ام می توان به امکانات عالی آن اشاره کرد. مثلا یک فضای سبز بسیار بزرگ در مرکز شهر است که مکان بسیار خوبی برای ورزش صبحگاهی، پیاده روی و بازی کودکان می باشد.

به علاوه اتاق کوچکی در یک گوشه از این پارک وجود دارد و همیشه پر از پوشاک و کالاهای مختلفی است که مردم برای نیازمندان در آن جا گذاشته اند و به نظرم کار بسیار خدا پسندانه ای می باشد.

یکی از زیبایی های دیگر شهر من نانوای مهربانی است که هر روز نان تازه و خوشمزه برای مردم می پزد. او شخص بسیار دلسوز و محترمی است و گاهی به صورت رایگان بین مردم نیازمند نان پخش می کند.

علاوه بر این، من عاشق صدای اذان پخش شده از مناره های مسجد محل زندگی ام هستم که در هر جای شهر باشیم صدایش را از دور می شنویم و غرق در حس آرامش می شویم.

در انتهای انشایم باید اعتراف کنم تا پیش از این بیشتر روی معایب محل زندگی خود توجه می کردم اما امروز متوجه شدم شهر من پر از زیبایی های فراوانی است که اگر کمی بیشتر فکر کنم می توانم یک لیست بلند بالا از آن ها درست کنم.