انشا درباره ضرب المثل دیوار موش داره موش هم گوش داره برای نوجوانان

انشا درباره دیوار موش داره موش هم گوش داره
انشا درباره دیوار موش داره موش هم گوش داره

ضرب المثل های ایرانی سرشار از نکات لطیف و عمیقی هستند که پشت لحن عامیانه و سادگی آن ها پنهان شده و تنها با توجه و تعمق در آن ها می توانیم به این نکات پی ببریم.

در ادامه به سراغ یکی از این ضرب المثل های شیرین رفته ایم و دو انشای کوتاه درباره ضرب المثل دیوار موش داره، موش هم گوش داره برای نوجوانان آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما عزیزان باشد، با آپرنگ باشید.

…..***…..

انشای آموزنده درباره ضرب المثل دیوار موش داره، موشم گوش داره

مقدمه: ضرب المثل جالب دیوار موش داره، موش هم گوش داره به این نکته مهم اشاره می کند که هنگام بیان مسائل مهم و رازهای خود باید احتیاط کرده و هر حرفی را نزد هر کسی نزنیم زیرا همیشه احتمال شنیده شدن آن توسط افرادی که نباید و افشای رازمان وجود دارد.

بدنه: بعضی آدم ها اصطلاحا دهان لق هستند و هر حرفی که بشنوند فارغ از این که آن حرف یک راز است یا بیان کردن آن ممکن است به کسی آسیب بزند، آن را برای دیگران بیان می کنند. از این گونه آدم ها باید دوری کرد و به خصوص هنگام بیان رازهای خود مراقب بود که چنین افرادی در اطراف ما حضور نداشته باشند.

به قول معروف دیوار موش داره و موشم گوش داره، این آدم ها درست مثل موش هایی هستند که بدون جلب توجه کسی گوشه ای نشسته و تمام حرف ها را در حافظه خود ضبط کرده و بدون کم و کاست برای دیگران بازگو می کنند.

در این میان مسئولیت با خود ما است که هر حرفی را در هر مکانی و در هر جمعی نزنیم و به خصوص از افشای رازها و حرف های مهم خود در میان کسانی که شناختی نسبت به آن ها نداریم خودداری کنیم.

این ضرب المثل ما را از غیبت کردن و گفتن بدی دیگران نیز برحذر می دارد زیرا علاوه بر زشتی فعل غیبت، کسانی هستند که حرف های ما را به شخصی که بدی او را گفته ایم می رسانند و رابطه ما با آن شخص را به طور کامل به هم می زنند.

نتیجه: ضرب المثل دیوار موش داره، موش هم گوش داره یکی از جالب ترین مثل های ایرانی است که به ما هشدار می دهد همواره هنگام صحبت کردن در میان جمع احتیاط کرده و حرفی از دهان خود خارج نکنیم که با پخش شدن آن پشیمانی به دنبال داشته باشد.

انشای خواندنی درباره دیوار موش داره، موش هم گوش داره

از قدیم گفته اند “دیوار موش داره و موش هم گوش داره” اما من باور نمی کردم تا این که مادرم اتفاقی را برایم تعریف کرد و به من نشان داد که همیشه باید حواسم به موش هایی که داخل دیوارها راه می روند باشد.

مادرم می گوید سال ها قبل که دانش آموزی هم سن و سال ما بود روزی از روزها برای خواهر بزرگ ترش خواستگار می آید و با توجه به این که همه با این وصلت موافق بودند مراسم کوچکی قبل از عقد برگزار می شود.

مادربزرگم آن زمان به مادرم تاکید می کند این موضوع را فعلا به به هم کلاسی هایش نگوید زیرا دایی یکی از آن ها مدتی قبل خواستگار خواهرش بوده است و او را رد کرده بودند. به همین دلیل مادربزرگم نمی خواست این خبر فعلا به گوش مادر دوستم برسد و ناراحتی پیش بیاید.

با این حال مادرم به قدری از این موضوع هیجان زده بود که به قول خودش باید آن را برای یک نفر تعریف می کرد. به همین دلیل در یکی از زنگ های تفریح دوست صمیمی اش را کناری کشیده و ماجرای خواستگار خواهرش را برای او تعریف کرد غافل از این که همان هم کلاسی که نباید از این موضوع با خبر می شد کمی آن سوتر با دوستانش نشسته بود.

هم کلاسی مادرم این موضوع را می شنود و بعدا برای مادرش تعریف می کند. روز بعد آن خانم که به شدت از خانواده مادرم ناراحت شده بود با عصبانیت به خانه آن ها رفته و با لحن تند حرف های بدی به مادربزرگم می زند.

مادربزرگم مادرم را شماتت می کند که مگر نگفته بودم موضوع را به کسی نگویی و مادرم که شوکه شده بود به او می گوید که تنها برای صمیمی ترین دوستش تعریف کرده است. مادربزرگم از حرف های آن خانم بسیار غصه دار می شود اما پدربزرگم که مرد بسیار دانایی بود بعد از آرام کردن مادربزرگ به مادرم می گوید:

“دخترم مگر نمی دانی از قدیم گفته اند دیوار موش داره و موش هم گوش داره. در زندگی حواست باشد هر حرفی را کجا و به چه کسانی می زنی تا بعدا برایت دردسرساز نشود!”.