انشا درباره عشق و نفرت برای پایه نهم و دهم (مقایسه ادبی و جالب)

انشا درباره عشق و نفرت
انشا درباره عشق و نفرت

یکی از موضوعات جالب انشانویسی برای نوجوانان شیوه مقایسه ای است که در آن آموزگار یا دبیر از دانش آموز می خواهد دو موضوع گاها و ظاهرا متضاد را انتخاب کرده و درباره آن ها بنویسد. این روش به تقویت قدرت نگارش دانش آموزان کمک زیادی می کند.

در ادامه عشق و نفرت را انتخاب کرده ایم و دو انشای مقایسه ای درباره عشق و نفرت برای دانش آموزان پایه نهم و دهم آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما عزیزان باشد، با آپرنگ باشید.

…..***…..

انشای کوتاه درباره عشق و نفرت برای کلاس نهم

عشق و نفرت دو احساسی هستند که هر یک از ما ممکن است در شرایط مختلف یکی از آن ها را تجربه کرده باشیم و حتی گاهی شنیده ام که یک نفر در یک لحظه نسبت به یک شخص خاص هر دو را با هم در وجودش حس می کند.

وقتی به مقایسه عشق و نفرت فکر می کنم گویی می خواهم جنگل را با بیابان، شب را با روز، سرما را با گرما مقایسه کنم. بله! تفاوت این دو از زمین تا آسمان است و این دو احساس کاملا مقابل هم قرار گرفته اند.

از قدیم گفته اند عشق یک احساس پاک است که از وجود الهی ما سرچشمه می گیرد. حس نابی که با مهربانی و محبت همراه است و انسانیت بدون آن معنایی ندارد. البته در دوران ما عشق قربانی بسیاری از احساسات نا زیبا شده است و بسیاری از افراد عشق را با چیزهای واهی اشتباه می گیرند.

با همه این ها عشق همیشه زیبا و ستودنی بوده و از عمق وجود آدمی سرچشمه می گرفته است. احساسی سفید رنگ که در ژرفای آن می توان فداکاری، مهربانی، همدردی و همدلی را نیز جستجو کرد.

نقطه مقابل این عشق زیبا، نفرت قرار گرفته است. احساسی که فکر می کنم رنگش به سیاهی می زند و ریشه در کینه ها و خشم ها و حسادت ها دارد. گذشتگان ما همواره این حس را محکوم کرده اند و به ما هشدار داده اند که با پروراندن این احساس در وجودمان هرگز راه به جای خوبی نخواهیم برد.

بله! نفرت قلب انسان را در سیاهی خود گم می کند و ریشه مهربانی و فداکاری و همدردی را می خشکاند. جایی که نفرت باشد عشق از میان می رود و کینه و خشم جای خوبی ها را می گیرد.

به عقیده من مقایسه عشق و نفرت مقایسه سیاهی و سپیدی است و بی شک در این مقایسه همواره عشق حرف اول و آخر را خواهد زد.

انشای زیبا درباره مقایسه عشق و نفرت برای کلاس دهم

قلب ما انسان ها از احساسات گوناگونی پر شده است که هر یک ممکن است بار منفی یا بار مثبت در میان عامه مردم داشته باشند. یکی از این احساسات و یا بهتر بگوییم مشهورترین آن ها عشق است که در تاریخ و هنر و ادبیات ایران و جهان صحبت های زیادی درباره آن شده است.

عشق، احساسی بی نهایت زیبا است، احساسی که می تواند انسان را از هفت آسمان عبور دهد. احساسی که در قلب یک مادر، در دستان یک باغبان، در نگاه یک پرستار و در لبخند یک همسر می شکفد. اگرچه همه انسان ها از این موهبت برخوردار هستند اما ممکن است در شرایط مختلف به شکل های گوناگون ظاهر شود.

احساس دیگر نفرت است که سیاهی و کینه از آن می بارد و ترکش هایش می تواند قلب ها را تا ابد سوراخ کرده و انسان ها را به تاریکی و پوچی بکشاند. قلبی که در آن نهال نفرت بیش از احساسات زیبایی همچون عشق آبیاری شده باشد یک قلب مچاله می شود که خیلی زود تمام انرژی اش را به فنا می دهد.

عشق و نفرت تفاوت زیادی با یکدیگر دارند و کاملا متضاد هم هستند اما همه ما شنیده ایم که عشق در دل برخی آدم ها در یک لحظه به نفرت تبدیل شده یا بر عکس آن رخ داده است. من هر چقدر فکر می کنم متوجه این حالت روحی نمی شوم زیرا به نظرم اگر عشق واقعا عشق باشد هرگز با یک تلنگر یا مسئله ای هر چقدر هم بزرگ نمی تواند به نفرت تبدیل شود.

در پایان باید بگویم همه ما انسان ها با چنگ زدن به ریسمان عشق و مهربانی می توانیم مراحل کمال را طی کرده و از احساسات منفی همچون نفرت فاصله بگیریم. عشق اساس وجود ما است و نباید اجازه دهیم هیچ احساس دیگری آن را از ما بگیرد یا حضورش را در زندگی ما کم رنگ کند.