انشا درباره نعمت های خدا برای پایه ششم و هفتم (ادبی و کوتاه)

انشای زیبا در مورد نعمت های خدا
انشای زیبا در مورد نعمت های خدا

نعمت های خداوند بی نهایت هستند و زبان ما از شکرگزاری در برابر این همه لطف و بخشش خداوند قاصر می باشد اما هر یک از ما باید نهایت تلاش خود را در شکرگزاری درست از نعمت ها داشته باشیم و هرگز در دام کفران نعمت اسیر نشویم.

در ادامه دو انشای زیبا و ادبی درباره نعمت های خدا برای کلاس ششم و هفتم آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما عزیزان باشد، با آپرنگ باشید.

…..***…..

انشای زیبا درباره نعمت های خدا برای پایه ششم

هر شب قبل از خواب، درست زمانی که چراغ ها خاموش شده اما چشمان من هنوز دل به تاریکی نسپرده اند روزی را که گذرانده ام مرور می کنم، به تمام اتفاقات آن فکر می کنم و خدا را به خاطر همه نعمت هایی که به من داده است شکر می گویم.

خوب می دانم که نمی توانم هر بار همه نعمت های خدا را بشمارم و شکر نعمت کامل به جا بیاورم، به همین دلیل عادت کرده ام شب ها برای همان نعمت هایی که در همان روز از آن ها بهره برده ام شکر بگویم. مثلا به خاطر سه وعده غذای کامل، حضور پدر و مادرم، سلامتی کامل، طلوع و غروب خورشید، رفتن به مدرسه و افزایش آگاهی هایم و خواب شیرینی که قرار است داشته باشم از پروردگار تشکر می کنم.

اگر روزی بارانی باشد خداوند را به خاطر هر قطره باران که بر بال فرشته ها به زمین فرود آمده شکرگزاری می کنم و اگر اتفاقی قشنگ در آن روز افتاده باشد خداوند را به خاطر آن که منشا و منبع هر خیر و اتفاق قشنگی در زندگی ام است شکر می گویم.

یادمان باشد زندگی یک هدیه است و هر آن چه ما در زندگی خود داریم، هر چه و هر چه داریم از لطف و بخشش معبودمان است و باید وظیفه خود را که قدردانی از همه نعمت ها می باشد به خوبی انجام دهیم که اگر در این کار کوتاهی کنیم نه تنها هیچ نعمتی به زندگی مان افزوده نمی شود بلکه ممکن است نعمت ها از ما گرفته شوند.

انشای احساسی درباره نعمت های خدا برای پایه هفتم

مقدمه: خداوندا! به ما چشمانی نعمت بین عطا کن تا از دیدن نعمت هایت محروم نباشیم.

بدنه: بله! اکثر ما با چشم های خود همه چیز را می بینیم، از طبیعت گرفته تا همه اشیا و اتفاقات و آدم ها را اما اغلب سرسری از آن ها عبور کرده، به حضور آن ها در زندگی مان عادت کرده ایم و آن ها را بدیهی می دانیم.

بدیهی دانستن این زندگی و این نعمت ها و این همه زیبایی اتفاقی است که چشم نعمت بین ما را می بندد. آن وقت است که دیگر طلوع و غروب خورشید برای ما اتفاقی شگفت انگیز به حساب نمی آید، حضور پدر و مادر در زندگی مان را ارج نمی نهیم و از غذایی که می خوریم، آبی که می نوشیم و هوایی که در آن تنفس می کنیم شکرگزاری نمی کنیم.

بدیهی دانستن چیزها و عادت کردن ما را به قهقهرای کفران نعمت می کشاند و بدتر آن که گاهی ادعا می کنیم هر آن چه در زندگی داریم و خواهیم داشت خودمان به دست آورده ایم و حاصل تلاش های خودمان بوده است. شاید بدترین اتفاقی که در زندگی یک انسان ممکن است رخ دهد این است که خداوند را نادیده گرفته و نعمت هایش را از خود بداند.

نتیجه: خداوندا! به بنده هایت کمک کن تا هرگز در دام غرور در برابر تو گرفتار نشوند و چشمان شان در برابر این همه زیبایی و نعمت و بخشش کور نشود. کمک کن تا هر لحظه شاکر نعمت هایت باشند و حتی هر آن چه به دست نیاورده اند را به حساب نعمتی بگذارند که در آینده به آن ها عطا خواهد شد.