انشاهای ساده، ادبی و قشنگ درباره پدر مهربانم برای کودکان و نوجوانان

انشای ساده و زیبا درباره پدر
انشای ساده و زیبا درباره پدر

پدر بودن یکی از مهم ترین مسئولیت های یک مرد بعد از فرزند دار شدن است که یک وظیفه بسیار سنگین است و نیاز به فداکاری، محبت و عشق زیادی دارد. پدرها همه زندگی خودشان را صرف فرزندان خود می کنند و تنها آرزویی که دارند این است که بچه های آن ها در آینده به یک مرد یا زن موفق و خوشبخت تبدیل شود.

در زنگ انشای امروز می خواهیم دو انشای زیبا درباره پدر بنویسیم و امیدواریم برای شما دانش آموزان عزیز الهام بخش باشد، با آپرنگ باشید.

انشای کودکانه درباره پدر برای دبستانی ها

من پدرم را خیلی دوست دارم، او بسیار مهربان و زحمت کش و فداکار است. من هر روز غروب منتظر هستم تا دستگیره در خانه بچرخد و پدرم با آن لبخند گرم همیشگی اش وارد خانه شود تا من با شوق به سویش بدوم و او را بغل کنم و به او بگویم “خسته نباشید بابای خوبم

در خانه ما پدرم ستون خانه است. او مانند کوهی استوار و قدرتمند است که هرگز هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند مانع او باشد و نمی تواند او را شکست بدهد.

پدرم قهرمان زندگی ام است، من او را دوست دارم و از خدا می خواهم همیشه در کنارم بماند. پدرم سعی و تلاش زیادی می کند. او می خواهد هر چه که من نیاز دارم برایم تهیه کند و دوست دارد من در آینده آدم موفقی بشوم.

هر وقت بیمار می شوم او خیلی نگرانم می شود و هر وقت از سر کار می آید زود به سراغم می آید تا حالم را بپرسد و با خنده و شادی سعی می کند روحیه ام را بهتر کند تا زودتر خوب و سلامت شوم.

من تصمیم گرفته ام که خوب درس بخوانم تا وقتی بزرگ شدم آدم موفقی باشم و پدرم به من افتخار کند. دوست دارم این همه زحمتی که برایم کشیده است را جبران کنم و او را شاد شاد شاد ببینم.

انشا درباره پدر برای نوجوانان

وقتی کلمات و واژه ها نمی توانند حق تو را به معنای واقعی و کامل ادا کنند، چگونه از تو سخن بگویم پدرم؟!

تو همان بزرگ مردی هستی که همواره با تلاش و ایثار مرا در تمامی لحظات زندگی ام و در تمامی مشکلات و سختی هایم همراهی کرده ای.

پدرم! دستانت را می بوسم و در آغوشت می گیرم تا بار دیگر گرمای حیات بخش وجودت را با تمام نیرویم جذب کنم.

پدرم! جنس مهربانی هایت را کجای جهان می توان پیدا کنم؟ آیا می توان کسی شبیه تو را جای دیگر پیدا کرد؟ مگر می شود قلب پاک و بی آلایش تو را می توان در سینه ای دیگر یافت؟ آیا کسی هست که همچون تو مرا دوست بدارد، همچون تو به من عشق بورزد؟

هرگز … هرگز نمی توان تو را در غیر خودت پیدا کرد. دوستت دارم! و عاشقانه دورت می گردم و خدا را برای بودنت هزاران بار شکر می گویم.

پدرم! تو نعمتی هستی که که خداوند به هر کس فقط یک بار می دهد، نعمتی بی نظیر و بی همتا. تو برایم همچون کوهی استوار و تکیه گاهی محکم هستی.

بابای خوبم! دست نوازش گر تو را در وقت تنهایی هایم هرگز فراموش نخواهم کرد و امیدوارم تا ابد صدای آمدن تو را در هر غروب در خانه مان بشنوم. تصویر چهره خسته و لب های خندانت را برای همیشه در قلبم حفظ خواهم کرد چرا که قشنگ ترین و ارزشمندترین تصویر دنیا هستی.

خدا را سپاس برای وجودت پدرم!