یکی از ضرب المثل های فوق العاده جالب درباره راستگویی و معصومیت، مثل مشهور “حرف راست را باید از بچه شنید” می باشد و ما در این مقاله به سراغ این ضرب المثل رفته و دو انشای خواندنی درباره آن آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما عزیزان باشد، با آپرنگ باشید.
…..***…..
انشای آموزنده درباره حرف راست را باید از بچه شنید
مقدمه: همه ما دوست داریم در روابط خود با دوستان و آشنایان صداقت و یک رنگی موج بزند تا بتوانیم به یکدیگر اعتماد کرده و هم را باور داشته باشیم. یکی از ضرب المثل های مشهور درباره صداقت مَثل “حرف راست را باید از بچه شنید” می باشد که به پاکی و راستگویی کودکان اشاره می کند.
بدنه: همه ما شنیده ایم که می گویند “حرف راست را باید از بچه شنید” اما معنی این ضرب المثل چیست؟ این مثل به موضوع راستگویی و صداقت در کودکان اشاره کرده و به ما می گوید در شرایطی که صداقت برای ما اهمیت زیادی دارد بی شک آن چه از زبان یک کودک در زمینه مورد نظر می شنویم به دلیل پاکی و صداقت کودکان کاملا قابل اعتماد می باشد.
یک تعبیر که می توان از این ضرب المثل داشت این است که اگر می خواهیم بدانیم شخص خاصی راست یا دروغ می گوید کافی است از بچه اش بپرسیم تا حقیقت را بفهمیم اما به نظر من کشیدن حرف از زیر زبان کودکان کار درستی نمی باشد زیرا گاه کودکان حرف هایی به زبان می آورند که می تواند آبروی یک خانواده را از بین ببرد.
کودکان از پاکی و صداقت سرشار هستند و هر سوالی که از آن ها بپرسیم آن چه واقعا به ذهن شان می رسد می گویند که ممکن است این پاسخ باعث افشای رازهای خانوادگی یا حتی مسائلی شود که بیان آن در میان جمع اصلا شایسته نباشد، کودک خوب و بد و زشت را درک نمی کند و با صداقت تمام به سوال پاسخ می دهد.
نتیجه: اگرچه کودکان راستگوترین آدم های روی زمین هستند و جوابی که می دهند در گروی هیچ سیاستی نیست اما این که بخواهیم عمدا از آن ها درباره موضوعاتی که برای خانواده کودک بسیار محرمانه است سوال بپرسیم چندان جالب نیست و به نوعی سوء استفاده از صداقت کودکان محسوب می شود.
انشای کوتاه درباره حرف راست را باید از بچه شنید
ضرب المثل حرف راست را باید از بچه شنید از ضرب المثل های بسیار معروف است اما کودکان با وجود صداقتی که دارند گاهی حرف های راست را با آن چه در تخیلات خود می پرورانند ترکیب کرده و به شنونده تحویل می دهند که نمی توان به آن اعتماد کرد.
من برادری دارم که چندین سال است ازدواج کرده و یک پسربچه چهار ساله بازیگوش به نام امیرعلی دارد. او بازی کردن با من را بسیار دوست دارد و اغلب اوقات در منزل ما به سر می برد، همچنین عاشق غذاهای مادرم نیز می باشد.
یک شب که مادرم غذای خوشمزه ای درست کرده بود از امیر علی که غذایش را کامل خورده بود پرسید “امیر علی جان! غذای مامان بزرگ خوشمزه بود؟” امیرعلی هم در پاسخ گفت “بله مامانی! خیلی خوشمزه بود اما مامانم می گه مامانی غذاهاش تلخه!”
مادرم که از جواب امیرعلی جا خورده بود کمی مکث کرد و چند ثانیه بعد برخلاف تصور ما ناگهان شروع به خنده کرد. من به مادرم گفتم “مامان! زن داداش گفته غذاهات تلخه، چرا می خندی؟ من که از حرفش خیلی ناراحت شدم” اما مادرم دوباره خنده ای کرد و گفت “نه عزیزم! به حرف بچه ها نمی شه اطمینان کرد!”.
من در پاسخ به مادرم گفتم “مگه نشنیدی می گن حرف راست رو باید از بچه شنید؟” اما مادرم پاسخ داد “بله عزیزم! کودکان بسیار راستگو هستند اما معمولا حرف هایی که از والدین می شنوند با آن چه خودشان احساس می کنند و چیزهایی که در تلویزیون می بینند ترکیب کرده و ممکن است حرفی که به زبان می آورند حقیقت محض نباشد.”
امروز که به حرف مادرم فکر می کنم می بینم او چه شخصیت بزرگی دارد زیرا می توانست به شکل های مختلف به حرف امیرعلی واکنش نشان دهد اما بهترین تعبیر ممکن را کرد و با یک خنده، ذهن همه ما را از منفی اندیشی دور نگه داشت.
حرف راست را باید از بچه شنید اما حواس مان باشد توجه به بعضی حرف های کودکانه می توانند رابطه آدم ها و یک فامیل را به هم بزند.
