انشا درباره ضرب المثل شاهنامه آخرش خوشه (جالب و تاثیرگذار)

انشا درباره ضرب المثل شاهنامه آخرش خوشه
انشا درباره ضرب المثل شاهنامه آخرش خوشه

انشا نویسی درباره ضرب المثل های ایرانی یکی از لذت بخش ترین انواع نگارش است که علاوه بر افزایش اطلاعات دانش آموزان به تقویت نگارش آن ها کمک کرده و با مفهوم عمیق و ریشه ای ضرب المثل ها آشنا می سازد.

به همین بهانه در ادامه دو انشای خواندنی درباره ضرب المثل شاهنامه آخرش خوش است برای دانش آموزان پایه هشتم و نهم آماده کرده ایم که امیدواریم الهام بخش شما عزیزان باشد، با آپرنگ باشید.

…..***…..

انشای کوتاه درباره ضرب المثل شاهنامه آخرش خوشه

یکی از ضرب المثل های معروف فارسی که در بین مردم ایران بسیار رایج است مَثَل معروف شاهنامه آخرش خوش است می باشد که به ما می گوید زود درباره عاقبت یک کار یا یک شرایط خاص قضاوت نکنیم.

شاهنامه یکی از کتاب های مشهور و پر طرفداری است که ایرانی ها از سال های دور تاکنون به خواندن آن علاقه زیادی داشتند و داستان های آموزنده و جالب زیادی در آن وجود دارد. این کتاب با جنگ اعراب به ایران به پایان می رسد که از یک طرف خوش نیست زیرا ایران در این جنگ شکست می خورد و از طرف دیگر واقعا خوش است زیرا این جنگ و این شکست، اسلام را به مردم ما هدیه می دهد.

این که این ضرب المثل نوعی کنایه و هشدار است یا با لحنی عادی و خوش بینانه گفته می شود به شرایطی که افراد آن را به کار می برند بستگی دارد اما اگر منظور کنایه ای آن را در نظر بگیریم باید بگوییم گوینده از ناخوشایند بودن شکست ایران در برابر اعراب استفاده کرده و به ما هشدار می دهد که فکر نکن آخر و عاقبت کارت خوب است، نه! این قدر خوش بین نباش …

از سوی دیگر اگر حالت کنایه ای این ضرب المثل را در نظر نگیریم باید بگوییم این مَثَل زمانی به کار می رود که بخواهیم فرد مخاطب خود را از قضاوت کردن زود هنگام منع کنیم. مثلا ممکن است او بسیار بی قرار و نگران باشد و ما برای دلداری او بگوییم “نگران نباش! شاهنامه آخرش خوش است!.”

نکته جالب درباره ضرب المثل شاهنامه آخرش خوش است این که یک مَثَل کاملا ایرانی است. شاید ندانید اما بعضی از ضرب المثل هایی که ما استفاده می کنیم بین مردم کشورهای دیگر نیز رایج می باشد و گاهی حتی از زبان های دیگر به ما رسیده اما این مَثَل که از شاهنامه در آن صحبت شده یک مثل اصیل و فارسی می باشد.

انشای جالب درباره شاهنامه آخرش خوش است

من یک خاطره جالب از ضرب المثل “شاهنامه آخرش خوش است” دارم و هر وقت این مَثَل را می شنوم داغ دلم تازه می شود و از طرف دیگر یک شادی زیر پوستی همه وجودم را می گیرد.

ماجرا از این قرار است که سال گذشته به یکی از درس هایم اصلا علاقه نداشتم و با اکراه تمام آن را مطالعه می کردم اما به ضرب و زور تشویق های پدرم و قول هدیه ای که برای معدل بالای آخر ترم به من داده بود تمام تلاشم را کردم تا نمره خوبی برای امتحان آن درس بگیرم.

با وجود این که خیلی درس خواندم و طعم تلخ نشستن پای این درس را هر شب چشیدم اما نمره میان ترم من خوب نشد. پدرم از این موضوع ناراحت شد و من به او قول دادم در آخر ترم نمره بد خود را جبران کنم اما او گفت “ببینیم و تعریف کنیم! شاهنامه آخرش خوشه!”.

من از این حرف پدرم که کنایه ای به نمره بد من بود ناراحت شدم و همین ناراحتی برایم انگیزه ای شد که این بار آن درس را به روشی دیگر مطالعه کنم و یکی از دانش آموزان فعال آن کلاس شوم. هر سوالی که برایم پیش می آمد از معلم می پرسیدم و تکالیفم را با دقت انجام می دادم طوری که معلم هم از این همه اشتیاق من تعجب کرده بود.

آخر ترم رسید و من با وجود استرس زیاد توانستم نه تنها در آن درس بلکه در سایر دروسم نیز نمرات عالی کسب کنم. وقتی کارنامه ام را به پدرم نشان دادم چشمانش برقی زد و گفت “دیدی گفتم شاهنامه آخرش خوشه!”

آن زمان بود که به دو پهلو بودن این ضرب المثل پی بردم و برای همیشه این نکته را آویزه گوشم کردم که گاهی اوضاع هر چقدر هم که بد باشد می تواند با تلاش ما به بهترین شکل ممکن به نتیجه مثبت ختم شود و گاهی اوضاع بسیار خوب و عالی به نظر می رسد اما نتیجه آن ممکن است بر خلاف انتظار ناخوشایند باشد.

خلاصه سال گذشته توانستم هدیه ام را از پدر عزیزم دریافت کنم و بابت دریافت آن و از خوشحالی سر از پا نمی شناختم.